ساعت رویداد

پایگاه خبری تحلیلی

ساعت رویداد

saat-logo

Saate Rooydad News Agency

پنجشنبه, ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

همایش لاهیجان و جاذبه های آن

گیلان - ساعت رویداد (یادداشت - شجاع الدین طایفه): لاهیجان زاد بوم من است، پس روا دارید که عاشقش باشم، هرچند پیمان می بندم که گزافه نگویم ودامن سخن بچینم تا درازای کلام خسته تان نکند. 

شهربانو لاهیجان که چون عروسی برپهنه گیلان دامن کشیده، تاریخی دارد سرشار از فرازو فرودو رویدادهای تلخ وشیرین که ریشه در دیرینگی اش دارد، عروسی که تاج داریش حکایت به روزگارانی می‌برد که مرکز بیه پیش بود و گستره اش را از سپید رود به چالوس رود واز بلندیهای دیلمان تا شن زارهای نرم کرانه کاسپین می‌کشید واورا از نیکی های دارابودن کوه و جنگل و دریا توامان برخوردار می‌کرد، با تکیه بر آرشیوی از پیشینه ای که به نگرتاریخی، علمی، فرهنگی وهنری خویشاوند انسانهای بزرگی بود که سرچشمه ی تحرکاتی تاریخی، اجتماعی وفکری بوده اندو ساختن یا پیدا کردن راه را باور داشتند، ازاین‌رو من دراین جلوت سخنانم را پیشکش میکنم به گیله مهربانوان وگیله مهربانانی که راه ساختن را باور دارند.

گفته آمد که لاهیجان، این زیبا روی روکرده به آبگیری که چون آئینه بازتاب دهنده ی دلربایی اوست پیشینه ای به دیرینگی ساسانیان دارد، درفک که گویا همان  «دربیکده» ی یاد شده در تاریخ هرودت ویکی از بلندیهای البرز است از وابستگان لاهیجان شمرده شده که جایگاه باشندگان کوه نشین اش بوده است.

پژوهندگانی بر آنند که در حدودالعالم نامی از لاهیجان نیست، به فراخوانی روشن است که مراد از ناحیتی هفتگانه میان رود ودریا وشهره به بیه پیش جز لاهیجان نمی‌تواند بود آنچنان که رابینو در فرمانروایان گیلان آورده است  در حدودالعالم همانگونه که مالفجان، میالفجان و کوشکجان، کشکجان و دخیل، داخل آمده، لابد لاهیجان نیز لافجان نامیده شده است، کمااینکه این داستان در جغرافیای گیلان نیز مهر گواهی بر پیشانی دارد، بینه ی دیگر من دراین فراخواست آمدن نام  «لائحیه» در نامه ای از ابوعلی حسن بن احمد است که یاقوت حموی در معجم البلدان بدان اشارت می‌کند که بخشوده روان احمد کسروی در شهریاران گمنام درست آنرا لاهیجه می‌نامد.

لاهیجی ها را مردمی آزادیخواه وسرکش ستوده اند که ستوده ای ازین دست در ترجمان فخرالدین اسعد گرگانی چنین آمده است :

زمین دیلمان جایی است محکم

برو در لشگری از گیل و دیلم

به تاری شب زیشان ناوک انداز

زند ازدور مردم را به آواز

گروهی ناوک و زوبین سپارند

به زخمش جوشن و خفتان گذارند

سپردارند پهناور گه جنگ

چودیواری نگاریده به صد رنگ

هنوز آن مرز دوشیزه بماندست

برو یک شاه کام دل نراندست

نیکوتر ازمن میدانید که مراد از دوشیزگی اینست که هیچ توانمند قدرتمداری این سرزمین را به پیروزی نگشادوباج نتوانست گرفت.

 

لاهیجان در گذشته ی خویش دربرگیرنده‌ی دوناحیه بود که یک سوی آن از شرق سپیدرود تا رودسر امتداد می‌یافت وازسوی دیگر به کوههای دیلمان ودریا پیوند می‌خورد، زیاده خواهی پاره ای از دنیاپرستان، فتحعلیشاه قاجار را بر آن داشت تا به شالوده فرمانی بخشی از بوم ثروتمند آنرا به تیول یکی از خواجه سراهای حرم درآورد وبخشی دیگر چون لنگرود را باتمام اکناف، کرانه ها و دکان ها و خانه ها وبازار را به خانواده منجمی درباری بخشش نماید.

خطه رودسر، لنگرود، آستانه وحسن کیاده «کیاشهر» که نخستین وپسین ازاین چهار، ابتدا بخشی از تنکابن بودوسپس ازآنِ گیلان شد ونیز هرچهار آنها لاجرم به ترتیب در سال‌های 1337 و1338 و1358و1359 ازدامن مام خویش جدا شدند.

لاهیجان را کوهی درکناراست که سبب نام آنرا  «عالم آرای عباسی» به اندیشه، کاخی دانست که خان احمد خان گیلانی حاکم لاهیجان برای سکونت خویش برفراز آن بپا کرده بود.

اجازت فرمائید به بهانه ی لاهیجان از دوست پژوهشگر و گرانمایه ام زنده یاد افشین پرتو ونگاشته ی شیرینش یاد کنم وتکه ای از آنرا بازگو نمایم :

«لاهیجان در بستری از حریر رنگارنگ زاده شد وبا بوی برنج در آمیخت وچون زمردی پربها تن به جامه عطرآگین ابریشمین سپرد ودامن کشیده برترمه ی سبزدر سبز برگ درختان سربلند جنگلی که امروزه میان سیاهکل و دیلمان چشم برموجهای توفنده ی دریای خزر دوخته تاچون خونی تازه درهمیشه ی زمان دررگهای گیلان روان باشد.»

آنطور که از تاریخ برمی آید باشندگان این ناحیه درمقابله با تاخت و تاز اعراب هرگز به امانخواهی نیاندیشیدندوشاید هم ازاین‌رو بودکه گماشتگان خلفای عرب همواره باآنان برسرجنگ بودند وبه هرآینگی باید بیافزایم که البته تنها وضعیت اقلیمی سخت این مرزوبوم نبود که در درازای تاریخ پای مهاجمان را درگل نشاندبلکه مردانگی و دلاوری این دودمان بود که عامل پاینده درایستادگی میشد

اینک که درمسیرسخن دربازنمایی شناسه شاه نشین کوه نامی ازخان احمدخان برده شد یادآور میشوم که خان احمد از آخرین امیران کیایی بود، حس شاعرانگی او درکنار اراده، جسارت، بلندپروازی، دانایی وبی هراسی اش ازاو انسانی ساخته بود که گویی به سادگی نمیشد فرمانبر ورامش کرد وازاو جکومت نشینی دست وپابسته وگوش به فرمان ساخت، تمکین نکردنش به دربار صفوی به ناخواست ازدواجش با مریم بیگم خشم پادشاه ودرباره را برمی انگیخت، سرگردانی های خان احمد وشاید پاسخ منفی اش به خواستگاری از دخترش برای صفی میرزا جوی از کینه ومیل سرکوب شده در پوشش اجرای سیاست ضدفدرالی وتمرکز محورشاه عباس والبته با چاشنی زیرگوش خوانی های پریخان خانم و بهانه ی خواست استرداد «محمدشریف خان استاجلو» که به خان احمد پناهنده شده بود موجب لشکرکشی های شاه عباس به لاهیجان شد که مجموعاً داستان های یگانه ی خودرا دارد وهم ازاین‌روست که رویه هایی از کتاب  «لاهیجان در نگاهی دیگر» را باو ویژه کرده ام، کاش مدیران شهری لاهیجان فلکه روبروی شاه نشین کوه رابا نمادی ازاو به زینت می تشستند.

بایسته است یادآور شوم که لاهیجان را هفت محله است که از آنها با فرنام جاذبه های لاهیجان می‌توان نام برد که نخستین آن  «محله میدان» است که معروف ترین زیارتگاه شهر بنام چهارپادشاهان دراین محله برپاست که زمانی مقر سید خرم کیابود،

داخل گیومه یادآور شوم که سید خرم کیا از سادات کیایی وبه مذهب زیدیه بود وگفته آمد که شاه اسماعیل صفوی به کمک او به حکومت آذربایجان دست یافته بود،

سبب نام چهارپادشاهان خاک سپاری چهارتن ازامیران سلسله کیا دراین محل است که دبوارنگاره های قابل توجهی دارد که عمدتا کار غلامحسین نقاش ومرمت شده بدست پسرش آقاجان نقاش بسال 1311 است، مسجدجامع و حمام گلشن نیز درهمین محله برپاهستند که جمعاً یک پاکیج فرهنگی را شکل می‌دهند، البته مقبره شاعری بنام میرزا باقر از شعرای قرن 12هجری وهمچنین حسینه ای بنام امجدالسلطان نیز دراین محله بوده است.

تاریخ شفاهی لاهیجان براین روایت است که درحسنیه نام برده شده مزار هایی از جمله مزار قطب الدین محمد عارف نامدار قرن 11هجری که درزمان پادشاهی شاه تهماسب درلاهیجان اقامت داشته وجود داشته است، یادآور شوم که قطب الدین محمد از شاگردان میرداماد وعارفی اندیشه ورز بود که در حکمت دستی پرداشت محبوب القلوب از آثار اوست.

محله دوم، محله شعر بافان است چنانکه از نامش نمایان است محل ابریشم کشی و پارچه بافی بود و درگذشته کوهستانک نامیده می‌شد.

محله سوم محله گابنه است در جنوب غربی لاهیجان بابافت‌های هنوز بجای مانده از بناهای قدیمی که به درستی جادارد مدیریت شهری لاهیجان به این محله بخاطر حفظ آثار باقیمانده توجهی ویژه کند.

 

محله چهارم، محله خمیرکلایه است، برای سبب این نام دوروایت وجود دارد، یکی آنرا خمیرکلایه«به زبر خ» شناسایی می‌کند که سبب آنرا تراکم نانوایی ها دراین محله میداندوروایت دوم آنرا خمیرکلایه  «به پیشِ خ» می‌شناسد با پیش واژه خومر به معنای سفالگر.

گفتنی است که نیمایوشیج حدود یکسال از آذر ماه 1308 درلاهیجان بوده ودر نامه ای به کسی که اورا  «دوست من» گفته ازاین محله بانام  «خمی کلایه» بمعنای محله کوزه گران یاد می‌کند.

محله پنجم، محله اردوبازار است، این محله در بخش شمالی شهر است و گویا باین دلیل اردوبازار شده که در هجوم شاه عباس به لاهیجان لشکریانش درآن محل اردو زده بودند.

محله ششم، محله پردسر است که تشکیل شده از دو واژه ی پرد بمعنای پل وسر بمعنای کنار که درمجموع با فرنام کنارپل درجنوب غربی  شهزبرپاست

وبالاخره محله هفتم، محله امیر شهید باگویش رایج آمیرشهید درشمال شرقی لاهیجان است وسبب نامش وجود مزار سیدمحمد فیروزکوهی از سادات زیدیه است.

گفتنی است که لاهیجان علاوه بر این هفت محله رسمی دارای 12 محله فرعی نیز هست، مراسمی که درماه محرم دراین محله هابه مدت 10شب برپامیشود از جلوه های ویژه ایست که پای باشندگان ایران زمین را از دور و نزدیک باین شهر باز کرده است.

از امتیازات لاهیجان می‌توان از پلاک کوبی آن با فرنام پایتخت چای ایران درکمیسیون ملی یونسکو در بیست و هفتم تیرماه 1401یاد کرد، شایان ذکراست که انجمن آثار ومفاخر فرهنگی لاهیجان با نگارش نامه ای براساس فراخواست مکتوب وگرانمایه به هئات ارزیابی کمیسیون یادشده با فرنام  «لاهیجان شناسنامه چای ایران» نقش پاینده و اثربخشی را توانست در به نتیجه زساندن پلاک کوبی گفته شده ایفانماید.

از امتیازات دیگر این شهر داستان بامبوبافی درمنطقه لیالستان وساخت انواع لوازم زندگی با استفاده ازین گیاه است که ثبت ملی آن با فرنام  «روستای بامبو» درفاز پایانی است

سرشماری سال 1395 حکایت ازاین داشت که لاهیجان جمعیتی معادل 101073 تن را درخود جای داده است، هرچندکه با هجوم مهاجران از سایر استان‌ها باشندگان آنرا باید بیشتراز عدد یاد شده برإورد کرد، ضمن اینکه سالانه طبق آمار بیش از 6میلیون تن گردشگر ازین شهر بازدید می‌کنند.

گفته می‌شود که لاهیجان را 15 آبگیر یا تالاب یا استخر است که استخر معروف موجود روبروی شاه نشین کوه ونیز تالاب امیرکلا، تالاب سوستان، تالاب حاجی آباد وتالاب سوخته کوه ازجمله دیدنی ترین تالاب های لاهیجان در مجموعه گردشگری طبیعی است.

باید پذیرش کرد که لاهیجان افزون بر آب وهوای سالم، روستاهای بهم پیوسته ای دارد که دور تا دور آنرا چون نگینی درحلقه ی خود گرفته وفضای سرسبز وبا صفایی را رقم زده انده سوگمندانه بابی توجهی هرروز بیشتر از روز پیش بخاطر زایش یک لایه نوکیسه ی بی ریشه ی خودخواه که گویی همه جیز را تنها برای خود می‌خواهد درمسیر تغییر کاربری ها وتبدیل ‌شدن به سازه سراهایی از آجرو سنگ و آهن و سیمان به تماشا نشسته است، هرچند به لطف طبیعت سخی هنوز می‌توانیم از بسیاری از چشم نوازشهای طبیعی با فرنام جاذبه های گردشگری لاهیجان یادکنیم،

نخست از استخر 17 هکتاری آن بگویم که درپای شاه نشین کوه که بهر دلیل در افکار همگانی به شیطان کوه شهرت یافته لمیده است که سفرنامه نگاران وتاریخ نویسانی چند ازین کوه و استخر و سبزه میدان قدیمی آن در یادداشت‌های ستودنی خود آورده اند، تصاویر قدیمی گویای اینست که مجموعه شاه نشین کوه و کاخهای ساخته شده بر فراز آن که میان پشته استخر وسبز میدان از یا مانده های حاکم وقت لاهیجان خان احمدخان بود به دست حکومت مرکزی صفوی دچار تخریب وتغییر گردید وسبز میدان آن می به زمین چوگان واسب دوانی قپق اندازان واسطبل لشکرشاه بدل شد، گفته هآ حاکی است که برفراز شاه نشین کوه و درمجاورت کاخ حاکم لاهیجان قلعه ای بود که تونل های پیوسته به آن از دیزبن سربدر می آورد، اما همه ی آنچه که برآن فراز ونیز در میان پشته که نسل امروز از آن بافرنام  «جزیره» یاد می‌کند آثاری بود از حکومت فدرالیزه بیه پیش که شاه بزرگ صفوی را اراده بر تخریبش قرار گرفته بود.

از دومین ودیگر جاذبه گردشگری و دیدنی لاهیجان باید از پل خشتی یا همان  «خشت پل» نام برد که در شمال غربی و انتهای خیابان کاشف غربی این شهر برپاست، گفته آمد که این پل به دوره کیاییان برمی‌گردد که درسال 1355 ثبت ملی شده است، درمورد این پل رابینو می‌نویسد به سال 887 هجری مولانا نعمت الله طبیب ساخت این پل را از آجر وسنگ به یعقوب رویانی واگذار کرد که سازه آن چهار سال و هفت روز انجامید.

 

دیگر از جاذبه ها باغی است دلگشا وپردرخت در جوار آرامگاه کاشف السلطنه با پهنه ای برابر 55 هکتار که دردل شهر چون نگینی میدرخشد، در گذشته ازین باغ زیبا برای تحقیقات کشاورزی و نیز نمود یک موزه بسیار دیدنی از پرندگان بهره برده می‌شد،

گفتنی است که این باغ دوبار شانس آنرا داشت که در استفاده بهینه برای گشایش دانشکده کشاورزی طرف توجه قرار گیرد که بهر دلیل این شانس از آن گرفته شدو دانشکده ی یاد شده سراز کرج درآورد ویکبار هم برای ایجاد موزه شانس بسراغش آمد که باز با اعمال نفوذ آن موزه نیز دردل شهر همدان نشست.

از جاذبه های دیگر لاهیجان باغ ملی آنست که به درستی یکی از زیبا ترین باغها دردل شهربود، به بایستگی باید یاد آور شد که این باغ درسال 1313 تاسیس شد ودر ایجاد آن همت ونفوذ شخصی بنام فیلسوفی که ریاست شهربانی شهر را بعهده داشت و کوتاه مدتی همزمان شهردار شهر هم بود نقشی سزاوار داشت، از یاد نمی‌رود که دورتادور این باغ آکسفورد را دیواری کوتاه با نرده کشی زیبایی بود که عطر گلهای اقاقی لمیده بر نرده های آن هنوز در مشام جان لاهیجانی هایی که موهای سپیدشان بیانگر یادمانده های آنهاست جاری است با سردرِ ورودی طرح رومی اش که شکوهی کم نظیر به باع میداد، درگذشته ازین باغ برای اکران فیلم و برپائی تئاتر بهره برداری میشد که مسئولیت آن بر عهده مسیو سون پات ارمنی بود، نمی‌توان ناگفته گذاشت که شمشاد های بلند وپیچ در پیچش دفتری از یا مانده های عاشقانه وشیرین مردم لاهیجان بود.

دیگر جاذبه لاهیجان کارخانه تاریخی چایسازی هوختیف است که درسال 1314خ دردوران پادشاهی پهلوی اول توسط شرکت هوختیف آلمانی برپاشد وبه همین نام شهره شد،کارخانه ای که گویی سه اشکوبه بنظر میرسد ولی هرآینه چند اشکوبه است که اشکوبه دوم آن بگونه ای طراحی شده که بتواند سنگینی ماشین آلات چای خشک کنی رابرتابد، این مجموعه قرار است به موزه زنده چای بدل شود.

جاذبه بعدی، ساختمان فلاطوری آنست که قدمتی 120 ساله دارد، نام یونانی آن برگرفته از دو واژه  «فلا» و  «طور» به معنای ابریشم است، این بنا درزمان مظفرالدینشاه قاجار توسط مهندسان آلمانی ساخته شد که از پی و دیوارهای بس پهناور بهره می‌برد، بنای نام برده شده دردو اشکوبه هنوز برپاست وتوامانی از معماری سنتی گیلان واروپاست، گفتنی است که تجهیزات وماشین آلات میکانیکی آن ساخت ايتاليا وتجهیزات برقی اش کار آلمانی هاست، روایتی از موزه ابریشم شدن آن مدتهاست که بهر بهانه ساری وجاری است وچقدر بجاست که به موجودیت چشم نواز درآید.

دیگر از جذبه ها می‌توان از تپه ی پنج پیران نام برد که به سال 1386 ثبت ملی شده ودر انتهای خیابان سردار جنگل قرار دارد، باستان‌شناسی آن از کشف سفالینه های قدیمی وگورستانی تاریخی و بقایای بنایی مذهبی روایت دارد وکاوش ها بیانگر وجود آرامگاه‌هایی از دوره ایلخانی است، البته کاشی کاری بکارگرفته درآن شبیه کاشی کاری سازه آرامگاه شیخ زاهد است، افسوس که این تپه در سال‌های اخیر به بهانه ساخت کمر بندی 80 درصد پهنه خود را از دست داده است ودلتنگانه از زخم برش خوردگی درسایه درختان دیرینه سال آزاد بخواب رفته وگویی بفراموشی سپرده شده که قرار بود به سایت آرامستان مشاهیر لاهیجان بدل شود.

دیگرجاذبه لاهیجان به نگر گردشگری آرامگاه شیخ زاهد درانتهای خیابانی بهمین نام است، نام واقعی شیخ، شیخ تاج الدین ابراهیم فرزند شیخ روشن امیربودکه زاد روزش بین 615 تا 700 هجری است، مادر شیخ، گیلانی واز اهالی سیاه رودوپدرش خراسانی بود، یکی از دختران شیخ بنام فاطمه خاتون به همسری شیخ صفی الدین اردبیلی که از مریدان شیخ زاهد بود درآمد وداستان جابجایی جسد شیخ ازسیاهرود به بلندای شیخانبر یا شیخانور حکایتی است که می‌توانید در کتاب‌هایی که در هفت، هشت دهه اخیر درباره لاهیجان نوشته شده ودر دسترس است جستجو نمایید،

گفتنی است که بر مزار شیخ صندوق چوبی خوش نقشی بود که دریک آتش سوزی گمان می‌رود از آرامگاه خارج شده و برگردانده نشده است.!

مزار شیخ زاهد درکنار مزار شیخ سید رضی حسینی باشکجانی قراردارد ازهمین روست که آن محل به شیخانور یا شیخانبر نامدار شده است، والبته درجوار مزار شیخ رضی مزار گهواره شکلی است که آنرا ازآنِ یکی از دختران تیمور گورکانی می‌شناسند، آنچه دراین مجموعه دارای اهمیت است معماری هرمی گنبد آنست که درنوع خود کم نظیر واز شاهکارهای هنرمندان دوران صفویه است، ناگفته نگذرم که این مجموعه قرار است به سایت موزه آل کیا تبدیل شود.

 

دیگر از جذابیت های شهرلاهیجان  آرامگاه کاشف السلطنه وموزه وابسته به آنست، کاشف السلطنه، مردی که درتاریخ اخیر ایران به سخت کوشی وشورملی ووطن دوستی شهره است، محمد میرزا قاجار قوانلو، از نوادگان فتحعلیشاه ودانش آموخته دارالفنون بود که درزمان ناصرالدین‌شاه مورد سوء ظن قرارگرفت وناگزیر به کار تجارت ابتذا به روسیه وسپس به قسطنطنیه رفت وپس از قتل ناصرالدین‌شاه بوطن بازگشت و نخستین قانون بلدیه کشور را تدوین کرد، البته ازاو بافرنام نخستین شهردار تهران هم نام می‌برند، این درحالی‌است که نخستین شهردارتهران پس از بازگشت شاه ازسفر فرنگ والگو برداری ازآن دیار به فرمان او برگزیده شد که با توجه به روابط تیره وسوء ظنی که شاه به کاشف السلطنه. داشت درستی نخستین شهردار بودن او درتهران درزمان ناصری دور از باوربنظر می‌رسد ونامی که از میرزا عباس خان مهندس باشی برده می‌شود بیشتر باید به درستی نزدیک باشد.

از جادبه های بعدی گردشگری حمام گلشن است که بدستور سیدحسن کیا والی بیه پیش درمجله میدان روبروی مسجد چهار پادشاهان این شهر بنا گردیده و بناخواست صدماتی که در جریان پهن تر نمودن خیابان سردارجنگل به آن ساختمان زیبا واردشده هنوز استواراست، این حمام درزمان فتحعلیشاه مرمت وبازسازی شده و استواری معماری اش به گونه ایست که پیشینه ی آنرا به دوره پیشاصفویه نسبت می‌دهند.

دیگر جاذبه لاهیجان مسجد جامع آنست مسجدی است دیرینه با بنایی ساده وبزرگ که ساخت آنرا بر فراز آتشکده ای دیرینه منتسب می‌کنند ووجود طاقی دربنای مسجد شهره به طاق گبری را گواه این روایت می‌دانند، نکته گفتنی اینست که برسردر خارجی این مسجد سنگ مرمری است که روی آن فرمانی از سلطان حسین بتاریخ 1106 به گونه‌ی کنده کاری آمده که درواقع حکمی است به تأدیب و تنبیه قمابازان، گاوبازان، خروس بازان، اوباشان، تن فروشان تعطیل اماکن لهو که به حاکم لاهیجان فرگفت شد.

بی‌گمان پس از مسجد جامع باید به دیداری از مسجد اکبریه که در کوی گابنه است شتافت، ازاین مسجد در سفرنامه میرزا حسین فراهانی بطور دامنه دار سخن آمده که فشرده اش اینست که مسجد اکبریه درحال حاضر از تجمیع دو قسمت موجودیت می گیرد یک قسمت وضو خانه وسرسرا و رواق و دهلیزهاو گلدسته مسجد است که دیرینگی اش شاید به دوران صفویه برسد قسمت دیگر توسط حاج علی اکبرخان جدامین دیوان بدان افزوده شده که دارای سه طاق بلند استوار بر شش فیل پا یا ستون حجیم است  وکاشی کاری داخل آن شبیه کاشی کاری مسجد ایاصوفیه قسطنطنیه است.

باز از جاذبه های دیگر که به نگر نسل جوان می‌تواند خوش تر آید از مجموعه بام سبزو آبشار دست ساز وتله کابین برفراز شاه نشین کوه باید نام برد که از یکسو راه باریکه ای جای خوش کرده بر شانه کوه گردشگر را بسوی آبشار پیشگفت که چون گیسوان فریبا بر سر روی سرشار از طراوت شاه نشین کوه جاری است میرساند و ازسوی دیگر به جایگاه تفرج وتفریح می‌برد وسرانجام به ایستگاه تله کابین می کشاند.

ناگفته از جاذبه های دیگر چون سرای تاریخی صادقی وسرای دیرینه ی محصصی نمی‌توان گذشت که نخستین آن یکی از منازل تاریخی لاهیجان است با سبک معماری قاجاری، دایر بریک تالار ویک شاه نشین باطاقی گنبدی وسقفی آهوپایی وپنجره هایی کشویی ومشبک ومزین به شیشه های رنگی وگچ بری های بسیار دیدنی ودومی از منازل قدیمی وسنتی با معماری روح نوازکه توسط سازمان میراث فرهنگی خریداری شده ودر حال بازسازی است تا درآینده به موزه خوشنویسان بدل شود.

همانطور که درآغاز سخن آمد حکایت رخدادهای شهری کهن ودیر پا چون لاهیجان ورمزگشایی ازرمزورازهای تودرتوی آن ونیز ستودن از چشم نوازها و جاذبه های گردشگری با زیبایی‌های ویژه ویگانه ای که هرکدام گویی قطعه ای از بهشت اند سخن را به درازا می‌برد، زینرو در انتهای کلام تنها به فهرستی ازاین مکان‌ها که پاره ای را حتما دیده اید و برخی را شاید نه، ارائه میکنم تا دعوتی باشد برای آنکه اوقات خوشی را درکنار آتهاکه دوستشان دارید دراین تفرجگاه‌ها به شادکامی بگذرانید،

نام تعدادی از آنها چنین است : مراکز بوم گردی سوخته کوه، مزرعه قوها، باغ نارنجستان، زمیدان، سطل سر، گیلکده، کتشال، کماچال، بیجارباغ، توتکی، سرچشمه، چلک، خانه سنتی مختار، باغ ریحان، صدرالعماره، کهنه رود پشت و…

اگر دراین گفتار یک از ده ها گفته نیامد کاستی ها ونگفته ها را برمن ببخشایید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

روایت متفاوت از  شاهنامه در نمایش ” پسر کوه های بلند ” در رشت و آستانه اشرفیه اجرا می شود

گیلان- ساعت رویداد: به مناسبت پاسداشت زبان پارسی و گرامیداشت شاعر پر آوازه ایران حکیم ابولقاسم فردوسی در 25 اردیبهشت؛ نمایش ” پسر کوههای بلند” در رشت و آستانه اشرفیه به کارگردانی نگار نادری اجرا می شود.

مراسم گرامیداشت هفته جهانی زمین پاک درشهرستان سیاهکل برگزار شد

گیلان- ساعت رویداد: به مناسبت گرامیداشت هفته جهانی زمین پاک برنامه ای به میزبانی اداره محیط زیست شهرستان‌ سیاهکل در فضای سرسبز باغی کنار جاده سیاهکل به دیلمان در روستای مهربن و با حضور مردم ،فعالین و همیاران محیط زیست و مسئولین ادارات و نهادهای دولتی و نظامی برگزار شد.

در میان مددجویان تحت حمایت کمیته امداد سیاهکل ؛ تخم نوغان رایگان توزیع می شود

گیلان- ساعت رویداد: رئیس کمیته امداد شهرستان سیاهکل گفت به منظور ترغیب مددجویان معزز جهت مشارکت در احیای صنعت نوغان و توانمندسازی آنان تخم نوغان بصورت رایگان بین مددجویان داوطلب پرورش کرم ابریشم توزیع می گردد.

کمبود نیرو ، نداشتن بانک خون و نبود تجهیزات مناسب مهمترین چالش بیمارستان غدیر سیاهکل است

گیلان – ساعت رویداد: رئیس بیمارستان غدیر شهرستان سیاهکل در گفت و گویی اختصاصی با پایگاه خبری ساعت رویداد از کمبود شدید نیرو متخصص ، نداشتن‌”بانک خون‌ “که در مواقع اضطراری به عمل های اورژانسی کمک می کند و نبود دستگاه ها و تجهیزات مناسب بیمارستانی در غدیر سیاهکل خبر داد و افزود :امکانات ما در حد یک بیمارستان جنرال که پاسخگوی نیازهای مردم باشد نیست.